امام خمینی فریاد می زد و می فرمود: من به ملت ایران التماس می کنم! که این غرب زده ها را کنار بگذارند، آنها تعدادشان کم ولی نفوذشان زیاد است. اما چه کسی به این التماس جواب داد؟ خود غرب زده ها، زیرا طوری عمل کردند که: اصلا حرف امام خمینی شنیده نشود. و با نفوذ هرچه بیشتر در ارگانها و: یارگیری از از افراد انقلابی، کار را به جایی رساندند که 40سال انقلاب اسلامی، فقط با غرب زده ها اداره شد. اگر از سری اول یعنی طیف فرانسه، به سرکردگی مهندس بازرگان شروع کنیم: آنها به دلیل حضور در نوفل لوشاتو و مترجمی مصاحبه های امام خمینی، این نفوذ را یافتند تا اعتماد امام خمینی را جلب، و همراه ایشان با هواپیما به ایران برگردند. اما به قدرت که رسیدند، حالشان دگر گون شد!
و بجای کار برای مردم، به جاسوسی برای امریکایی ها پرداختند. تا اینکه در قضیه لانه جاسوسی، و مذاکره با آمریکایی ها در الجزایر انجامید. لذا امام خمینی آنها را عزل کرد. این بار انها برای مقابله با امام خمینی، رای مردمی را هدف گرفتند! لذا یکی از همان طیف فرانسه، با 11میلیون رای از 26میلیون جمعیت، رئیس جمهور شد. بعد از رای اوری، قدرت را به همان غرب زده ها تسلیم کرد. که نهایتا مجبور شد: همراه مسعود رجوی با لباس زنانه از ایران فرار کند. همان هواپیما و خلبانی که شاه را فراری داده بود، اینها را هم فراری داد. البته خلبان دیگر به ایران برنگشت، و در دیار غرب مرد. امید می رفت انتخاب شهید رجایی، نقطه پایانی بر جریان غرب گرا باشد، ولی انها با قساوت تمام وی را با 17هزار نفر هواداران شهید کردند. با انتخاب موسوی بعنوان نخست وزیر بعدی، کلیه سکولار ها و کمونیست ها توانستند: از شخص سوم به بعد را تشکیل دهند. موسوی با ارائه بودجه با کسری 55درصدی، امام خمینی را مجبور به قبول قطعنامه، یا نوشیدن جام زهر کرد! که یکسال بعد با همین سم از دنیا رحلت نمود. با حذف فیزیکی امام خمینی، به دنبال حذف شخص دوم بودند! که از طریق شخص سوم این کار را بکنند. لذا دولت جهاد سازندگی تشکیل داده، به بهانه تخصص! همه متعهد ها را از بدنه اجرایی بیرون انداختند. وضع طوری شد که طیف آمریکا رفته ها، جایگزین شدند. شایع کردند که هرکس می تواند به ایران برود، پول پارو کند و برگردد! و برای خالی نبودن آمریکا هم، از آقازاده ها یارگیری کردند: بطوریکه تا 50هزار نفر از آقازاده ها، در امریکا مشغول تحصیل شدند! که همراه دیگر اعضا به خرید خانه در غرب روی آوردند. آنها معتقد بودند همانطور که با صدام مذاکره کرده، و جام زهر (قطعنامه 598) را به امام خمینی ره نوشاندند، اکنون هم میتوانند با مذاکره با آمریکا، جام زهر جدیدی بسازند. اما هرچه تلاش کردند موفق نشدند، تا اینکه در دولت بعدی مردم به خاتمی رای دادند. خاتمی این موضوع را اطو کشیده کرد و فرمود! گفتگوی تمدن ها. که در واقع همان مذاکره با آمریکا بود. چون این بار آمریکا تابع آنها شده بود( و به دستور آنها ایران را تحریم می کرد). لذا مذاکره با آمریکا یعنی قبول: غرب زدگان طیف آمریکا. علنی شدن این امر باعث شد: تا مردم به کسی رای بدهند که: مخالف هاشمی و خاتمی بود. دوران کوتاهی غرب زده ها دستشان کوتاه شد، ولی این بار ساز مذاکره از سوی تحصیلکردگان داخلی استادان آمریکایی، آغاز شد. آنهاییکه درس مذاکره را از دیل کارنگی و مدیریت را از ماکیاولی و سیاست را از دیوید هیوم یاد گرفته بودند. مقدمه این مذاکره مشروعیت دادن به آمریکا بود. یعنی با اینکه پای قطع شده را روی میز مذاکره می گذاشت، پذیرفته بود که آمریکا طرف مذاکره است. لذا راه باز شد تا دولتی روی کار اید که: زبان آمریکا را بهتر می فهمید!
Who did not hear Imam Khomeini"s plea?
Imam Khomeini shouted and said: I beg the people of Iran! Leaving aside these Westerners, they are few in number but influential. But who answered this plea? The Westerners themselves, because they acted in such a way that: Imam Khomeini"s words were not heard at all. And with more and more influence in the organs and: recruiting from revolutionary people, they brought the work to a point where 40 years of the Islamic Revolution were ruled only by the Westerners. If we start from the first series, the French spectrum, led by Bazargan: they found this influence because of their presence in Nofel Loshato and translator of Imam Khomeini"s interviews, to gain Imam Khomeini"s trust, and to return to Iran by plane with him. But when they came to power, their situation changed! And instead of working for the people, they spied for the Americans. Until it led to the spy nest case, and negotiations with the Americans in Algeria. Therefore, Imam Khomeini dismissed them. This time, they targeted the popular vote to confront Imam Khomeini! So one in France, with 11 million votes out of a population of 26 million, became president. After the vote, he handed over power to the same Westerners. Who was finally forced to flee Iran in women"s clothing with Massoud Rajavi? The same plane and pilot who had made the king flee, also made they flee. Of course, the pilot never returned to Iran, and died in the West. It was hoped that the election of Martyr Raja"i would be the end of the pro-Western current, but they brutally martyred him with 17,000 supporters. With the election of Mousavi as the next prime minister, all secularists and communists were able to: Form from the third person onwards. Mousavi forced Imam Khomeini to accept the resolution or drink the cup of poison by presenting a budget with a 55% deficit! Who died a year later with the same poison. With the physical removal of Imam Khomeini, they sought to remove the second person! To do this through a third person. Therefore, the government has formed a constructive jihad, under the pretext of expertise! They removed all the commitments from the executive body. The situation became such that the range of those who left the United States were replaced. It was rumored that anyone could go to Iran, paddle money and come back! And in order for the United States not to be empty, they recruited nobles: so that up to 50,000 nobles studied in America! Who, along with other members, turned to buying a house in the West? They believed that just as they had negotiated with Saddam, and handed the Poison Cup (Resolution 598) to Imam Khomeini, they could now negotiate with the United States to build a new Poison Cup. But whatever they tried, they did not succeed, until the next government voted for Khatami. Khatami ironed out this issue and said! Dialogue of Civilizations. That was, in fact, the negotiation with the United States. Because this time the United States was subject to them (and imposed sanctions on Iran on their orders). Therefore, negotiating with the United States means accepting: the Westerners of the American spectrum. The publicity of this caused the people to vote for someone who was opposed to Hashemi and Khatami. For a short time, the Westerners lost their hands, but this time the negotiation process began with the internally educated American professors. Those who learned the lesson of negotiation from Dale Carnegie and management from Machiavelli and politics from David Hume. The prelude to this negotiation was to legitimize the United States. That is, although he put his amputated leg on the negotiating table, he accepted that the United States was a party to the negotiations. Therefore, the way was opened for you to work for a government that: You understand the American language better!
من لم یسمع نداء الإمام الخمینی؟
صاح الإمام الخمینی وقال: أرجو أهل إیران! إذا ترکنا هؤلاء الغربیین جانبًا ، فهم قلیلون من حیث العدد ولکنهم مؤثرون. ولکن من رد على هذا النداء؟ الغربیون أنفسهم ، لأنهم تصرفوا بطریقة: کلمات الإمام الخمینی لم تسمع إطلاقا. ومع المزید والمزید من التأثیر فی الأجهزة و: التجنید من الشعب الثوری ، أوصلوا العمل إلى نقطة حیث کان 40 عامًا من الثورة الإسلامیة یحکمها الغربیون فقط. إذا بدأنا من السلسلة الأولى ، الطیف الفرنسی بقیادة بازرکان: وجدوا هذا التأثیر لکسب ثقة الإمام الخمینی ، والعودة إلى إیران بالطائرة معه ، بسبب تواجده فی نوفل لوشاتو ومترجم الإمام الخمینی. المقابلات. لکن عندما وصلوا إلى السلطة تغیر وضعهم! وبدلاً من العمل من أجل الشعب ، قاموا بالتجسس لصالح الأمریکیین. حتى أدى ذلک إلى قضیة عش التجسس والمفاوضات مع الأمریکیین فی الجزائر. لذلک صرفهم الإمام الخمینی. هذه المرة استهدفوا التصویت الشعبی لمواجهة الإمام الخمینی! لذا أصبح رئیسًا واحدًا فی فرنسا ، بأغلبیة 11 ملیون صوت من أصل 26 ملیون نسمة. بعد التصویت ، سلم السلطة لنفس الغربیین. الذی أجبر أخیرًا على الفرار من إیران بملابس نسائیة مع مسعود رجوی. نفس الطائرة والطیار اللذین أجبروا الملک على الفرار ، جعلوهما یهربان أیضًا. بالطبع لم یعد الطیار إلى إیران وتوفی فی الغرب. کان من المأمول أن یکون انتخاب الشهید رجائی نهایة للتیار الموالی للغرب ، لکنهم استشهدوه بوحشیة مع 17000 من أنصاره. مع انتخاب موسوی رئیسا للوزراء المقبل ، کان کل العلمانیین والشیوعیین قادرین على: تشکیل من الشخص الثالث فصاعدا. موسوی أجبر الإمام الخمینی على قبول القرار أو شرب کأس السم بتقدیم میزانیة بها عجز 55?! الذی مات بعد عام بنفس السم. مع الإطاحة الجسدیة للإمام الخمینی ، سعوا لإزالة الشخص الثانی! للقیام بذلک من خلال شخص ثالث. لذلک قامت الحکومة بتشکیل جهاد بناء بحجة الخبرة! لقد أزالوا جمیع الالتزامات من الهیئة التنفیذیة. أصبح الوضع بحیث تم استبدال مجموعة أولئک الذین غادروا الولایات المتحدة. ترددت شائعات أن أی شخص یمکنه الذهاب إلى إیران ، والتجدیف بالمال والعودة! ولکی لا تکون الولایات المتحدة فارغة ، قاموا بتجنید النبلاء: بحیث درس ما یصل إلى 50000 من النبلاء فی أمریکا! الذی تحول مع الأعضاء الآخرین إلى شراء منزل فی الغرب. لقد اعتقدوا أنه مثلما تفاوضوا مع صدام ، وسلموا کأس السموم (القرار 598) للإمام الخمینی ، یمکنهم الآن التفاوض مع الولایات المتحدة لبناء کأس سموم جدید. لکن مهما حاولوا لم ینجحوا ، حتى صوتت الحکومة التالیة لخاتمی. خاتمی حسم هذا الموضوع وقال! حوار الحضارات. کان هذا ، فی الواقع ، التفاوض مع الولایات المتحدة. لأن هذه المرة کانت الولایات المتحدة خاضعة لهم (وفرضت عقوبات على إیران بأوامرهم). لذلک ، فإن التفاوض مع الولایات المتحدة یعنی القبول: الغربیون من الطیف الأمریکی. ودفعت الدعایة لهذا الشعب للتصویت لمن یعارض الهاشمی وخاتمی. لقد فقد الغربیون أیدیهم لفترة قصیرة ، لکن هذه المرة بدأت عملیة التفاوض مع الأساتذة الأمریکیین المتعلمین داخلیًا. أولئک الذین تعلموا درس التفاوض من دیل کارنیجی والإدارة من مکیافیلی والسیاسة من دیفید هیوم. کانت مقدمة هذه المفاوضات إضفاء الشرعیة على الولایات المتحدة. أی ، على الرغم من أنه وضع ساقه المبتورة على طاولة المفاوضات ، إلا أنه وافق على أن الولایات المتحدة طرف فی المفاوضات. لذلک فُتح الطریق أمامک للعمل فی حکومة: أنت تفهم اللغة الأمریکیة بشکل أفضل !
?mam Humeyni"nin savunmas?n? kim duymad??
?mam Humeyni ba??rd? ve ?öyle dedi: ?ran halk?na yalvar?yorum! Bu Bat?l?lar? bir kenara b?rak?rsak, say?ca azd?rlar ama etkilidirler. Ama bu savunmaya kim cevap verdi? Bat?l?lar?n kendileri, çünkü öyle davrand?lar ki: ?mam Humeyni"nin sözleri hiç duyulmad?. Ve organlarda gittikçe daha fazla etkiyle ve devrimci insanlardan üye alarak, i?i 40 y?ll?k ?slam Devrimi"nin sadece Bat?l?lar taraf?ndan yönetildi?i bir noktaya getirdiler. ?lk seriden ba?layacak olursak, Bazargan liderli?indeki Frans?z yelpazesi: Bu etkiyi, ?mam Humeyni"nin güvenini kazanmak ve Nofel Loshato"daki varl??? ve ?mam Humeyni"nin tercüman? nedeniyle onunla uçakla ?ran"a dönmek için buldular. röportajlar. Ancak iktidara geldiklerinde durumlar? de?i?ti! Ve insanlar için çal??mak yerine Amerikal?lar için casusluk yapt?lar. Casus yuvas? davas?na ve Cezayir"deki Amerikal?larla müzakerelere yol açana kadar. Bu nedenle ?mam Humeyni onlar? kovdu. Bu sefer ?mam Humeyni ile yüzle?mek için halk oylamas? hedeflediler! Böylece 26 milyonluk nüfustan 11 milyon oy alan Fransa"da biri ba?kan oldu. Oylamadan sonra iktidar? ayn? Bat?l?lara devretti. Sonunda Mesud Rajavi ile kad?n giyiminde ?ran"dan kaçmak zorunda kalan kim. Kral? kaç?ran ayn? uçak ve pilot onlar? da kaçt?rd?. Elbette pilot ?ran"a geri dönmedi ve Bat?"da öldü. ?ehit Raja"i"nin seçilmesinin Bat? yanl?s? ak?m?n sonu olaca?? umulmu?tu, ancak onu 17.000 destekçiyle vah?ice ?ehit ettiler. Musavi"nin yeni ba?bakan olarak seçilmesiyle, tüm laikler ve komünistler ?unlar? yapabildiler: Üçüncü ki?iden itibaren biçim. Musavi% 55 bütçe aç??? ile ?mam Humeyni"yi karar? kabul etmeye veya bir bardak zehir içmeye zorlad?! Bir y?l sonra ayn? zehirle ölen. ?mam Humeyni"nin fiziksel olarak uzakla?t?r?lmas?yla ikinci ki?iyi ç?karmaya çal??t?lar! Bunu üçüncü bir ki?i arac?l???yla yapmak. Dolay?s?yla hükümet uzmanl?k bahanesiyle yap?c? bir cihat kurdu! Yürütme organ?ndan tüm taahhütleri kald?rd?lar. Durum öyle bir hale geldi ki, Amerika Birle?ik Devletleri"nden ayr?lanlar?n menzili de?i?tirildi. Herkesin ?ran"a gidebilece?i, para kürek çekebilece?i ve geri gelebilece?i söylendi! Ve Amerika Birle?ik Devletleri"nin bo? kalmamas? için soylular? askere ald?lar: böylece Amerika"da 50.000"e kadar soylu e?itim gördü! Di?er üyelerle birlikte Bat?"da bir ev almaya yöneldi. Saddam"la müzakere ettikleri ve Zehirli Kupay? (Karar 598) ?mam Humeyni"ye verdikleri gibi, ?imdi de yeni bir Zehirli Kupa in?a etmek için ABD ile pazarl?k yapabileceklerine inan?yorlard?. Ama ne denerlerse denediler, bir sonraki hükümet Hatemi"ye oy verene kadar ba?ar?l? olamad?lar. Hatemi bu konuyu çözdü ve dedi! Medeniyetler Diyalo?u. Asl?nda bu, Birle?ik Devletler ile müzakereydi. Çünkü bu kez Amerika Birle?ik Devletleri onlara tabiydi (ve emriyle ?ran"a yapt?r?mlar uygulad?). Bu nedenle, Amerika Birle?ik Devletleri ile müzakere etmek, Amerikan yelpazesinin Bat?l?lar?n? kabul etmek demektir. Bunun reklam?, halk?n Ha?imi ve Hatemi"ye muhalefet eden birine oy vermesine neden oldu. K?sa bir süre için Bat?l?lar ellerini kaybettiler, ancak bu kez iç e?itimli Amerikal? profesörlerle müzakere süreci ba?lad?. Dale Carnegie"den müzakere dersi, Machiavelli"den yönetim ve David Hume"dan siyaset ö?renenler. Bu müzakerenin ba?lang?c? Amerika Birle?ik Devletleri"ni me?rula?t?rmakt?. Yani, kesilen baca??n? müzakere masas?na koysa da, ABD"nin müzakerelere taraf oldu?unu kabul etti. Bu nedenle bir hükümet için çal??man?n yolu aç?ld?: Amerikan dilini daha iyi anl?yorsunuz!